مصداق تقلیل میدهد و کلیشه مخاطب را آزار، اما آشکارا هدف را نمایان میکند. «تاد مک کارتی»، رئیس بخش نقد سینمایی «هالیوود ریپورتر» که یکی از معتبرترین رسانههای سینمایی جهان است، تاریخ مراسم اسکار ۲۰۱۳ را اینگونه روایت میکند: «بانوی اول امریکا برنده جایزه اول مراسم را معرفی میکند و من البته ترجیح میدادم شاهد چنین صحنهای نباشم. وقتی درباره «آرگو» پس از اولین اکران آن در فستیوال فیلم تلوراید نوشتم، همان موقع پیشبینی کردم که نمایش سطحی آن از شخصیتهای هالیوودی به عنوان مردمانی خوب در مقابله با انقلابیهای ایران، برای آنهایی که فقط به سالی پردستاورد فکر میکنند بتواند خوشایند باشد و به این ترتیب موفقیت ناگهانی این فیلم در این رقابت نباید خیلی موجب شگفتزدگی شود.»
مسئلهای که با گذر زمان هالیوود ریپورتر افشا میکند اهدای جایزه، حاصل هماهنگی از قبل تعیینشده کمپانی «هاروی ویناشیتن» با همسر اوباما بوده است، اما منتقد روزنامه شرق تاریخ خود را بهگونه دیگری قلم میزند و مینویسد: «نکته مهمی که در مورد آرگو دیده نمیشود یا تقریباً به آن توجه نمیشود، این است که اسکار آرگو، اسکاری است که هالیوود به خودش داده است. فیلم آرگو برخلاف تصور رایج، ربطی به تصرف سفارت امریکا در ایران ندارد، بلکه قدردانی اسکار از هالیوود است.» حال باید پرسید تاریخ را چه کسانی روایت میکنند؟ و رجوع مردم جهان به کدام مرجع است؟
قصه تاریخ ادامه دارد و به تبع آن تفاوت در نگاهها، به همین دلیل روایت اینبار اسکار فرهادی هم از دو دریچه دیده میشود، نگاهی از نزدیک و در صحنه مانند بسیاری از رسانههای سینمایی جهان همچون «هالیوود ریپورتر» که تاریخ را اینگونه بازگو میکند: «اسکار فرهادی، بیانیه سیاسی هالیوود علیه ترامپ بود» و از سوی دیگر روزنامه شرق که از دریچه تلویزیون خود میخواهد تاریخ را اینگونه توصیف کند: «در حالیکه دنیا به ستایش اصغر فرهادی کلاه از سر برداشته، طیفی در داخل با سیاسیخواندن اسکار فیلم «فروشنده» همه زور خود را میزنند که این موفقیت جهانی سینمای ایران را کمرنگ کنند»، اما باید پرسید تاریخ را چه کسانی روایت میکنند؟
* جوان
نظرات